جوان آنلاین: کمتر از یک ماه دیگر به آغاز فصل جدید رقابتهای فوتبال باقی مانده است؛ رقابتهایی که بدون تردید لیگ برتر گل سرسبد آنهاست. ۱۶ تیم حاضر در لیگ برتر تا جایی که توانستهاند ترکیب خود را حفظ و درصدد رفع نواقص و معایب خود بودهاند تا در شروع فصل با چالش کمتری مواجه باشند. در بازار نقل و انتقالات بیشتر توجهها به سمت جابهجایی بازیکنان است و این ستارههای داخل زمین هستند که نبض بازار را در اختیار دارند، اما شاید مهمتر از جابهجا شدن بازیکنان مسئله ثبات و جابهجایی مربیان باشد که کمتر مورد توجه قرار میگیرد؛ تغییراتی که حتی ممکن است در طول یک فصل چندین بار هم انجام شود، اما بازهم چندان به چشم نمیآید.
در آستانه فصل جدید رقابتهای فوتبال نگاهی گذرا داشتیم به وضعیت نیمکت تیمهای لیگ برتری و نفرات اول آنها؛ مردانی که نقش بسزایی در موفقیت یا شکست تیمها دارند و مدیران فوتبال تمام سعی خود را به کار میگیرند تا خوشنامترین و کارآمدترینهای آنها را روی نیمکت تیمشان داشته باشند.
«هاشمیان» ساکت منظم و هدفمند
پرسپولیس تصورش را هم نمیکرد دستش اینگونه در پوست گردو قرار گیرد، اما برای نخستین بار، بلاتکلیفی نیمکت پرسپولیس خیلی زمان نبرد و سرخپوشان با دست گذاشتن روی گزینهای نام آشنا به اوضاع اسفناکی که کارتال برایشان رقم زده بود سروسامان دادند. با انتخاب مهاجم سابق تیم ملی فوتبال ایران که اگرچه دانشآموخته آلمان بود، اما دوران مربیگری خود را بیشتر در سایه گذرانده بود، حتی وقتی در تیم ملی به عنوان دستیار حضور داشت، اما بعد از مدتها در سایه بودن، عنوان نفر نخست کادرفنی پرسپولیس را به خود اختصاص داد. ماجرا از جدایی ناگهانی و غیرحرفهای مرد ترکتبار نیمکت سرخپوشان آغاز شد؛ جدایی غیرمترقبهای که مدیران پرسپولیس را ناچار به انتخابی متفاوت کرد، آن هم در شرایطی که بحث روی گزینههای خارجی بود، اما در نهایت قرعه به نام کسی افتاد که از آلمان آمده بود، با چهرهای آرام، ذهنی منظم و رزومهای که ب بسمالله آن در آلمان نوشته شده بود. هاشمیان، پسر ساکت فوتبال ایران اگرچه چهره و هیاهوی رسانهای نداشت، اما از همان روزی که سوت آغاز تمرینات سرخپوشان را به صدا درآورد، نشانههایی از یک نظم جدید را به نمایش گذاشت. او بدون جنجال، کار خود را شروع کرد. با تمرینات فشرده، اما با برنامه و اصولی که نشان از ذهنیت اروپایی داشت و مهمتر اینکه، در همان نخستین برخوردها با بازیکنان، صراحت، انضباط و شفافیت را در دستور کار خود قرار داد. بیشک پرسپولیسی که هاشمیان سکان هدایتش را به دست گرفته، تیمی است با مشکلات بسیار، کاستیهای فراوان و نقطهضعفهای پرتعداد که مدیریت باشگاه هنوز نتوانسته است با جذب بازیکنان مدنظر، گامی در راستای حل و فصل آن بردارد، اما سرمربی جوان و آرام سرخپوشان اهل بهانه نیست. او آمده تا دیده شود، اما نه با حرف که با نمایش توانمندیهایش، با کارش. او آمده تا در هیاهوی لیگ برتر، مسیر آرامش را برای سرخها هموار کند و این تیم را به موفقیتهایی که با برانکو و یحیی گلمحمدی تجربه کرده بود، برساند.
«اسکوچیچ» مرد اول نیمکت تیتیها
مربی محبوب تراکتوریها به قراردادش وفادار ماند و نیمکت قهرمان لیگ را به مربی دیگری نداد. دراگان اسکوچیچ بعد از آنکه کابوس برکناریاش از تیمملی کشورمان را پشتسر گذاشت و حسرت حضور در جامجهانی بهعنوان سرمربی ایران به دلش ماند، پس از دو سال انتظار به پیشنهاد خوب تیم تبریزی نه نگفت. زنوزی، مالک باشگاه با هدف تحقق رؤیای قهرمانی تراکتور در لیگبرتر، به مرد کروات میدان داد و در این مسیر همهجوره از دراگان حمایت کرد. اسکوچیچ هم تیمی ساخت هجومی و متنفر از شکست. تراکتور در فصل بیستوچهارم سرانجام به سالها انتظار هواداران پرشور خود پایان داد و جام قهرمانی را بالای سر برد. تمدید قرارداد او به مدت دو فصل دیگر تصمیمی درست و منطقی از سوی زنوزی بود، منتها شروع جنگ تحمیلی همه چیز را تحت تأثیر قرار داد. اسکوچیچ جزو اولین خارجیهایی بود که پس از تجاوز دشمن پیام همدردی و روحیهبخش به مردم ایران داد. اگرچه خبر عدمبازگشت او به ایران هم منتشر شد ولی با آرام شدن اوضاع، ادامهدادن اسکوچیچ با تراکتور قطعی و موجب خوشحالی هواداران تیم شد. تیتیها اردوی آمادهسازی خود را در ترکیه برپا کردهاند و همچنان میکوشند در فصل آتی نیز بدرخشند. اسکوچیچ فصل پیش خیلی زود بهترین ترکیب را پیدا کرد و استفاده از ترکیب ثابت، پیروزیهای تراکتور را آسانتر کرد. پرشورها تنها نماینده فوتبال ایران هستند که به صورت مستقیم به لیگنخبگان رسیده و دفاع از اعتبار و قهرمانی فصل گذشته مهمترین وظیفه و مسئولیت اسکوچیچ خواهد بود. بهغیر از لیگبرتر، انتظار میرود مربی کروات برای موفقیت تیمش در آسیا نیز برنامهای ویژه داشته باشد. تقویت تراکتور خواسته سرمربی از مدیریت باشگاه بوده و در همین راستا الکساندر سدلار مدافع فصل گذشته آلاوز به تراکتور پیوسته است. بدون شک مالک متمول باشگاه درخواستهای اسکوچیچ برای خرید بازیکنان باکیفیت را انجام خواهد داد.
«نویدکیا» و بازگشت آرام و بیصدا
سپاهان فصل قبل به رغم هزینههای هنگفت دستش به جام نرسید و بیتردید هدفش برای فصل جدید جبران این ناکامی بود، اما درست در شرایطی که تصور میشد زردپوشان قرار است خود را برای شروعی تازه و پرقدرت تجهیز کنند، کارترون غزل خداحافظی را خواند تا سپاهان با شوکی ناباورانه مواجه شود. هضم جدایی کارترون کار سادهای نبود، اما سپاهان اجازه نداد جدایی غیرمنتظره این مربی خدشهای به اهدافی که در سر دارد وارد کند، به همین دلیل هم بدون ورود به بازی وقتکش مذاکره با گزینههای خارجی، سراغ نامی آشنا رفت. محرم نویدکیا که هم در روزهای سخت پشت باشگاه ایستاده بود و هم به واسطه سالها حضور در جمع زردپوشان اصفهانی شناخت خوبی از تیم، هواداران و خواستههای سپاهان داشت. نویدکیایی که پیش از این هم سکان هدایت سپاهان را به دست گرفته بود، بعد جدایی از جمع زردپوشان، جسته و گریخته در تیمهای دیگر به عنوان سرمربی دنبال کسب تجربه بود، اما بعد از گشت و گذاری کوتاه در شهرهای مختلف چندماهی بود که بیحاشیه و چراغ خاموش به جمع زردپوشان بازگشته بود، البته به عنوان مدیرفنی؛ مدیری که بعد از چند ماه نظارت در سکوت از روی سکوها، جدایی کارترون باعث شد بار دیگر سکان هدایت سپاهان را به دست گیرد، با همان خونسردی و نگاه فنی دقیق. بازگشت محرم نویدکیا، اما همانطور که انتظار میرفت هیچ هیاهویی نداشت. نه نشست خبری مفصل، نه وعدههای بزرگ، فقط یک تصمیم آرام، در زمان مناسب. شاید، چون نویدکیا کارش را بلد است؛ مردی از جنس سپاهان که تیم را خوب میشناسد و متقابلاً تیم هم او را. مهمتر اینکه، برخلاف بسیاری از مربیان جوان که برای اثبات خود دنبال شوآف هستند، او اهل شلوغکاری نیست و با همان فلسفه همیشگی کار خود و تمرینات سپاهان را آغاز کرد. نظم و انضباط در فلسفه کاری نویدکیا حرف اول و آخر را میزند و جای مذاکره ندارد. شاید او برگشته تا کار نیمهکارهای را که در این تیم داشت به سرانجام برساند و شاید سپاهان قرار است با او به اهدافش برسد.
کار نیمهتمام «ساپینتوی» عصبانی
مرد پرتغالی دوباره به ایران برگشته تا کار نیمهتمامش را به سرانجام برساند. در روزهای سختی که اخیراً پشتسر گذاشتیم و در شرایطی که برخی از مربیان و بازیکنان خارجی شاغل در ایران، حاضر به بازگشت نشدند، ریکاردو ساپینتو آن روی سکه رفتارش را به ما
نشان داد. مدیران باشگاه استقلال که تحت هیچشرایطی حاضر به ادامه همکاری با مجتبی جباری نشدند، ساپینتو تنها گزینه ممکن برای آنها بود. این پیشنهاد با نظر مساعد مربی پرتغالی همراه شد و ساپینتو اعلام کرد هر طور شده خودش را به تهران میرساند. با عقد قرارداد ساپینتو خوشحالترین مربی خارجی شاغل در ایران لقب گرفت و اینکه او برای رسیدن به یک هدف تلاش خواهد کرد؛ قهرمانی با استقلال در لیگبرتر. مرد ۵۲ ساله حتماً از عملکرد و حواشی بسیار زیادی که آبیها در فصل گذشته پشتسر گذاشتند خبر دارد و میداند تداوم این حواشی چه بلایی سر تیم خواهد آورد. ساپینتو که خودش در لیگ بیستودوم پیشتاز حاشیهسازان فوتبال ایران بود، برای آبیها قهرمانی در سوپرجام را به ارمغان آورد، اما در لیگبرتر و جامحذفی قافیه را به رقیب سنتی باخت. استقلال در زمان حضور این مربی به شدت هجومی بازی میکرد و این مهمترین شاخصه ساپینتو به حساب میآید. در ۳۶ بازی که آبیها با هدایت او انجام دادند، ۲۳ برد، هشت مساوی و پنج باخت را با زدن ۶۵ گل به دست آوردند. طبق آمار ساپینتو ۶۴ درصد بازیها را با استقلال پیروز شده است. برتریهای پرگل ۶ بر یک مقابل هوادار و ۷ بر یک برابر تراکتور از بهترین نتایج زمان او است. ریکاردو ساپینتو که بعد از اخراجش توانست تیم آپوئل قبرس را به قهرمانی برساند، دوباره سکاندار آبیها شده تا به هدف بزرگش برسد. عصبانیت، عدمکنترل روی رفتار و از کورهدررفتنهای زیاد، مهمترین شاخصههای منفی اخلاقی ساپینتو در دوران حضورش در استقلال بود و انتظار میرود این مربی با درس گرفتن از اشتباهات گذشته، هواداران استقلال را به آرزویشان یعنی قهرمانی در لیگبرتر برساند.
نیمکتهایی که رأی به ثبات دادند
سوت پایان لیگ بیستوچهارم که به صدا درآمد، بسیاری از تیمها به فکر ایجاد تغییرات روی نیمکت خود افتادند، اما برخی نیز ترجیح دادند به سکانداران خود اعتماد کنند.
گلگهر باوجود جذب سرمربی خارجی (یونانی) لیگ بیستوسوم را درحالی با فراز و فرودهای بسیار پشت سرگذاشته است که نتوانست حتی در بین هشت تیم برتر جدول قرار گیرد. همین مسئله دلیل خوبی بود که مدیران گلگهر دست روی تارتار بگذارند؛ سرمربی جوانی که همان فصل توانسته بود بهترین رتبه ملوان در تاریخ لیگ برتر را رقم بزند (رده ششم با ۴۱ امتیاز)، اما او برای تمدید مجدد با قوی سپید انزلی به تفاهم نرسید تا سر از کرمان درآورد تا نماینده سیرجان فصل جدید را متفاوت آغاز کند و متفاوت به پایان ببرد (حضور در رده پنجم جدول با ۴۷ امتیاز) و همین مسئله باعث شد با وجود شایعاتی که در خصوص حضور تارتار روی نیمکت پرسپولیس به گوش میرسید، این مربی قرارداد دو ساله خود با گلگهر را که در پایان لیگ بیستوپنجم (فصل پیش رو) به پایان میرسید، تمدید کند.
اوضاع ملوان، اما با جدایی تارتار نه بهبود داشت نه چندان افت. قوی سپیدانزلی بعد از تارتار بار دیگر به سمت مازیار زارع رفت؛ مربی جوانی که موفقیتهای تارتار را کم و بیش ادامه داد و فصل را در شرایطی به پایان برد که تیمش با کسب ۳۹ امتیاز در رده هفتم قرار داشت و شاید همین مسئله بود که مسئولان این تیم را مجاب به ادامه همکاری با مازیار کرد.
درست چندماه بعد از جدایی از جمع سرخپوشان تهرانی به واسطه اختلافنظر شدید با درویش بود که یحیی گلمحمدی هدایت فولاد خوزستان را به دست گرفت؛ تیمی که به سختی و در هفتههای پایانی از محوطه خطر گریخت و توانست مجوز ادامه حضور در سطح اول فوتبال کشور را بگیرد تا فولاد را چنان متحول کند که لیگ بیستوچهارم را با حضور در رده چهارم جدول به پایان ببرد. فولاد اگرچه دو قهرمانی در ۲۳ دوره لیگ برتر داشت، اما آخرین قهرمانی به لیگ سیزدهم برمیگردد و بعد از آن پربیراه نیست اگر بگوییم این تیم رنگ آسایش به خود ندیده و بارها تا آستانه سقوط پیش رفته است. یحیی، اما با پایان دادن به یک دهه ناامیدی در اهواز، معجزهگر فولاد شد و در حال مهیا کردن تیمش به عنوان مدعی پنهان لیگ بیستوپنجم است.
عملکرد قابل قبول مجتبی حسینی در آلومینیوم به ادامه حضورش در جمع اراکیها منجر شد. او که اواخر خرداد ۱۴۰۲ جایگزین رحمتی شده بود در نخستین سال حضور، تیمش را صاحب رده هفتم کرد و فصل گذشته نیز با ایستادن در رده هشتم به کار خود پایان داد تا در لیگ بیستوپنجم هم میهمان آلومینیوم باشد، این در حالی است که بعد از جدایی کارتال، زمزمههای حضورش در جمع سرخپوشان تهرانی به گوش میرسید.
تعجبی نداشت که چادرملو قرارداد سعید اخباری را برای دو سال دیگر تمدید کرد؛ مربی جوانی که با برنامهای بلندمدت سکان هدایت این تیم یزدی را در لیگ یک به دست گرفت و با عملکردی درخشان صعود تاریخی به لیگ برتر را جشن گرفت، اما این پایان کار نبود و نماینده یزد با اعتماد دوباره به اخباری نخستین فصل حضورش در لیگ برتر را درحالی پشت سرگذاشت که به موقعیت خطرناک جدول نزدیک هم نشد. در چنین شرایطی تمدید قرارداد با اخباری ۳۹ ساله بهترین تصمیمی بود که مسئولان باشگاه اردکانی میتوانستند بگیرند. اوایل سال جاری و درپی جدایی بوژویچ از جمع آبیپوشان خوزستانی، سکان هدایت این تیم به دست امیر خلیفهاصل داده شد. بوژویچ تیمی را که فصل قبل فانوس به دست بود احیا کرد، اما در نیمه راه مسیر تهران را در پیش گرفت تا نماینده آبیپوش خوزستان با امیر خلیفهاصل ادامه و با ایستادن بر سکوی دوازدهم جدول به کارش پایان دهد. استقلال خوزستان هفتههای آخر عملکرد خوبی نداشت، اما مسئولان این باشگاه رأی به ابقای سرمربی جوان خود دادند.
چند مربی هم در ابتدای این فصل جابهجا شدند. مهدی رحتی سرمربی فصل گذشته شمسآذر که تیمش در پایان کار صاحب خانه سیزدهم جدول شد. رحمتی، اما با پایان فصل به دنبال کسب تجربهای متفاوت سر از خیبر خرمآباد درآورد. پیکان دوباره بازگشته به لیگ برتر هم با سیروس دینمحمدی خداحافظی کرد و سعید دقیقی را روی نیمکتش نشاند تا این مربی جوان هم تجربه جدیدی را به کارنامه خود اضافه کند. از مس رفسنجان هم خبر میرسد که آنها با پورموسوی خداحافظی خواهند کرد و احتمالاً علی منصوریان سرمربی جدیدشان خواهد بود.
اعتماد به مربیان کمتجربه
سپردن مسئولیت تیمها به مربیان جوان و کمتجربه، ریسکی نیست که هر مدیرعاملی آن را بپذیرد. این واقعیت برای تیمهای مطرح و پرطرفدار پررنگتر و ملموستر است، اما تیمهای پایین جدولی یا آنها که تازه به لیگبرتر صعود کردهاند راحتتر به چنین مربیانی اعتماد میکنند. در بین تیمهای لیگبرتری فصل بیستوپنجم، تنها سه مربی جدید به جمع مربیان قدیمی اضافه شدهاند. ذوبآهن یکی از باشگاههایی است که این ریسک را قبول کرده و حاضر شده سکان هدایت گاندوها را به کاپیتان سابق خود بسپارد. سبزپوشان اصفهانی فصل گذشته را با رتبه ششمی به پایان رساندند و از آنجا که تیم دوم دیار زایندهرود به حساب میآیند، فشار کمتری نسبت به سپاهان روی آنهاست و راحتتر میتوانند به جوانان میدان دهند. قاسم حدادیفر گزینهای بود که باشگاه با او مذاکره کرد و با آنکه گزینههای شناختهشدهتری نیز در دسترس بودند، اما ذوبیها ترجیح دادند کاپیتان سابق را روی نیمکت بنشانند. حدادیفر تجربه سرمربیگری ندارد، نه در لیگبرتر و نه در لیگهای پایینتر، با اینحال این اولینباری نیست که در فوتبال ما یک بازیکن بدون سابقه مربیگری به یکباره سرمربی یک تیم لیگبرتری را میپذیرد. تیم تازهصعودکرده فجر سپاسی نیز نه تنها تغییری در کادرفنی ایجاد نکرد بلکه با همان سرمربی به لیگبرتر بازمیگردد. پیروز قربانی توانست تیم شیرازی را یکبار دیگر به لیگبرتر برساند و این اتفاقی خوشحالکننده برای فوتبال فارس به حساب میآید. فجریها فصل موفقی را سپری کردند و در لیگآزادگان با ۶۶ امتیاز قهرمان شدند. این قهرمانی صعودشان به لیگبرتر را به همراه داشت. فجرسپاسی در آخرین بازی خود در لیگ مغلوب سایپا شده، اما باز هم جام قهرمانی را بالای سر برد. قربانی هم تجربه سرمربیگری در لیگبرتر را ندارد و این فرصتی است برای او تا تواناییهایش را به عنوان یکی از جوانترین مربیان لیگ به نمایش بگذارد، البته شیرازیها این روزها با چالش بازی در خارج از شهر خود مواجهند و مسئولان فجر امیدوارند این مشکل را تا قبل از شروع لیگ حل کنند. باشگاه شمسآذر قزوین نیز بعد از جدایی سیدمهدی رحمتی به یک مربی جوان میدان داد. این تیم با رحمتی در رده سیزدهم قرار گرفت و در لیگبرتر ماند. وحید رضایی چهره جدیدی است که در فصل جدید لیگبرتر خواهیم دید. رضایی که تجربهای بهعنوان سرمربی در لیگبرتر ندارد پیش از این هدایت تیمهای مس شهربابک و داماش را برعهده داشته و در لیگبرتر نیز روی نیمکت نساجی و ذوبآهن نشسته است. سرمربی شمسآذر سابقه بازی برای استقلال را نیز در کارنامه دارد.